نظریه لیبیگ که آن را تحت عنوان قانون بشکه یا قانون حداقل نیز نامگذاری می کنند، یکی از مهم ترین قوانین و نظریه های موجود در اصول تغذیه گیاهان است که محور اصلی آن تاثیر حد پایین عناصر غذایی در رشد گیاهان می باشد.
عوامل متعدد و متنوعی نظیر آب، نور،اکسیژن، دی اکسیدکربن، شرایط خاک، عناصر ماکرو و میکرو مثل کلسیم، پتاسیم، فسفر، نیتروژن، آهن، روی و… بر رشد گیاهان اثر می گذارند، بر اساس این قانون اگر هرتخته را متعلق به یک عامل در نظر بگیریم، رشد هر گیاه وابسته به عاملی است که در مقایسه با سایر عوامل در کمترین مقدار قرار داره.
همانطور که می بینید، کمترین عامل در این تصویر نیتروژن است که تخته مربوط به آن در مقایسه با دیگر عوامل کوتاه تر طراحی شده است و میزان عملکرد محصول با کمترین ماده غذایی یعنی نیتروژن محدود میشه و در حال سر ریز شدن از بشکه است.در چنین شرایطی که یکی از عوامل موثر در رشد در کمترین مقدار هست، کم و زیاد شدن این عامل، در کم و زیاد شدن میزان محصول تولیدی و اتلاف عملکرد تاثیر زیادی داره و همچنین تغییر سایر عوامل موجود، هیچ تاثیری در رشد گیاه نخواهد داشت.
پس رشد گیاه در واقع تابع ترکیب متعادل و مطلوب کلیه عواملی است که به نحو خاصی رشد گیاه را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین اگر یک عامل به نسبت سایر عوامل متوازن نباشد، نباید انتظار رشد مناسب از گیاه داشت. همچنین جایگزین نمودن آن ها با یکدیگر هم هیچ کمکی به رشد گیاه نمیکنه.
آیا عاقلانه است که به اندازه کافی به گیاه آب ندهیم و به جای آب مقدار نور را افزایش بدیم و منتظر بمانیم که گیاه به خوبی رشد کند؟!
توجه کنید که شما به هیچ عنوان نمی توانید اثر کمبود نیتروژن در رشد گیاه را با افزایش میزان کلسیم و یا هر یک از عوامل دیگر جبران کنید و تا زمانی که میزان نیتروژن به حد مطلوب نرسد، حتی اگر سایر عوامل تا حد چشمگیری ارتقا پیدا کنند، شاهد رشد گیاه نخواهید بود. از همین رو توصیه میشه براساس قانون بشکه با توجه به اصول تغذیه گیاهان، رشد گیاه را به بهترین حالت ممکن برسانید.